یکی از شب های زمستون😅 تولد ۴تا از دخترای فامیل بود تصمیم گرفتم کیک بپزم ۵تا مشغول ب پخت کیک ها شدیم تا ساعت ۴صبح بیدار موندیم ولی کیک ها بازم کامل نشد رفتم مدرسه و برگشتم و ادامه کارها رو انجام دادم برا پذیرایی هم چیزایی اماده کرده بودیم همه رو گذاشتیم و آماده کردیم خلاصه ک خیلی خسته کننده بود هر کدوم از کیک ها رو ی رنگی زدیم خلاصه ک خیلی خوش گذشت بهمون #پنجمین کیک 🥴 #خستگی